سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
شرط اصلاحطلبان برای "احمدینژاد"!
هدایت ا... آقایی، فعال چپ و از دستگیرشدگان فتنه 88، در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا درباره احمدی نژاد و لاریجانی گفته است: آقای علی لاریجانی زمانی که در صدا و سیما بود و ریاست این سازمان را برعهده داشت، برنامه چراغ و هویت که برای سرکوب تفکرات اصلاحطلبی بود، ساخته شد. یا در زمان آقای احمدینژاد در سال 88 و خیلی جاهای دیگر وزارت اطلاعات ایشان کارهایی برای سرکوب جریان اصلاحات انجام داد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت اینها قاعدتاً تفکرشان تغییر نکرده است بلکه موضع سیاسیشان عوض شده است؛ زیرا در موضع سیاسی ممکن است به جریانی نزدیک شوید اما این به معنای آن نیست که تفکرات آن جریان را بپذیرید که همین مطلب هم در مورد آقایانی که نامشان برده شد، صدق میکند.
او با بیان اینکه اگر روزی هر شخصی واقعا اعتقاد پیدا کند و به سمت جریان اصلاحات از نظر تفکر بیاید، ما برایشان فرش قرمز پهن میکنیم، تاکید می کند: اصلاحطلبی یک منش است، هر کسی که واقعا طرفدار مطالبات مردم و دموکراسی باشد، در آن جای دارد، اما خیلی بعید میدانم اینها با این سرعت و یکشبه بخواهند تفکراتشان را چه به لحاظ سیاسی و چه به لحاظ گرایشی عوض کنند.
آقایی می افزاید: من به شخصه این افراد را در زمره اصلاحطلبان قرار نمیدهم و اگر قصد دارند که قرار گیرند باید این امر مهم را ثابت کنند که این اثبات کردن هم باید توسط خودشان انجام شود، اینکه آیا حاضر هستند هزینه بدهند یا خیر؟![1]
*اظهارات فوق درباره لاریجانی صحیح نیستند زیرا دکتر لاریجانی اگرچه دچار برخی نزدیکی های گفتمانی با اعتدالیون است اما فرض اصلاح طلب شدن ایشان با عنایت به سوابق، خدمات و گفتمان آقای لاریجانی یک فرض نادرست است.
اما درباره احمدی نژاد بایستی اشاره کرد که رئیس جمهور اسبق با توجه به اعتقاداتی مثل مذاکره با آمریکا، ادعای تأثیر گسترده تحریم ها بر اقتصاد ایران، مخالفت با فعالیت های ایران در محور مقاومت و البته اعلام رسمی مبنی بر "تحریم انتخابات"؛ هم اکنون از اصلاح طلبان هم اصلاح طلب تر است و اظهارات آقایی مبنی بر لزوم اثبات اصلاح طلب شدن از جانب احمدی نژاد؛ حکما از سر ناآگاهی آقای آقایی است!
***
القای بی اعتمادی در نقاب دلسوزی!
حسین موسوی تبریزی، از فعالان اصلاح طلب در بخشی از یک یادداشت که سایت صبح ما آنرا منتشر کرد، نوشته است: جلب اعتماد مردم یک راه بیشتر ندارد و آن هم اینکه واقعا با مردم با صداقت و راستگویی برخورد کنند و آنچه که واقعیات کشور است را برای مردم بیان کنند. حتی اگر نواقص در کشور وجود دارد، دزدی یا خیانتی شده ولو از طرف برخی مسئولان با مردم در میان بگذارند. آن زمان اعتماد از دست رفته مردم باز خواهد گشت.
او می افزاید: ولی اگر بخواهند بر روی همه چیز سرپوش بگذارند، به اشتباهات برخی افراد که با آنها همفکر و هم جریان هستند با دیده اغماض بنگرند اما با آنهایی که به جهت گرایش سیاسی مخالفتی دارند با شدت عمل کنند، مسلم است که روز به روز از اعتماد مردم کاسته خواهد شد!
موسوی تبریزی تصریح می کند: آنچه مسلم است سلب اعتماد مردم به مسئولان موجب سلب شدن اعتماد مردم به نظام خواهد شد.[2]
*مردم و افکار عمومی بایستی متوجه این قبیل رفتارها و سخنان القاگونه که اصرار دارند اعتماد مردم به نظام و مسئولان از بین رفته، باشند و خواص کشور در این توجه دادن یک نقش اساسی دارند.
چه اینکه هر آینه اعتماد مردم به مسئولان و نظام اسلامی از بین برود؛ عملا ادامه حکومت ممکن نخواهد بود زیرا نظام اسلامی مستظهر به حمایت مردم و اتکای بر اکثریت آنان است.
مع الوصف باید دانست که اعتماد مردم به دلیل عملکرد به شدت بد دولت اصلاح طلبان طی 8 سال گذشته دچار اندکی آسیب شده است که البته این رخداد نیز در حکومت های مردمسالار یک رویه همواره محتمل است. رویه ای که مثل یک بیماری عارض شده بر بدن، قابل استشفاست و حتی این استشفا موجب قوی تر شدن آن بدن نیز می شود.
دقت شود که راه ترمیم آسیب اندک اشاره شده هم نه القائاتی مثل آنچه که موسوی تبریزی نوشته (القائاتی که اصرار دارد نظام اسلامی اهل لاپوشانی حقیقت و سرپوش گذاشتن است!) بلکه مسیر معقولی است که مقام معظم رهبری ترسیم کرده اند.
ایشان در دیدار اخیری که با هیئت دولت جدید داشتند در این باره تصریح کردند:
"راهکارش هم این است که حرف و عمل مسئولین یکی باشد؛ وعدهای اگر به مردم دادید، طبق آن وعده اگر عمل کردید، مردم به شما اعتماد پیدا میکنند؛ اگر شما وعده کردید و عمل نشد یا گفتید فلان کار شده، مردم در واقعیّت دیدند نشده، اعتماد مردم سلب میشود"[3]
در اشاره به معنایی که در بالا پیرامون احتمال آسیب دیدن اعتماد در هنگام فعالیت برخی دولت ها در یک نظام مردمسالار بیان کردیم لازم به اشاره است که در این باره البته نبایستی به چاله روانی "آخرین امید" نیز گرفتار شد.
به این معنی که خواص و افکار عمومی کشور نباید دچار این تصور شوند که دولت جدید آخرین امید است و اگر نتواند اعتماد آسیب دیده مردم را ترمیم کند؛ آنگاه قیامت می شود.
هرگز چنین نیست و اگر دولت جدید هم به هر دلیلی نتواند در این مسیر گام بردارد؛ آنگاه مردم در انتخاباتی دیگر به منتخبی دیگر رأی خواهند داد که بتواند در مسیر بهبود اوضاع گام بردارد.
باید دانست که در یک حکومت مردمسالار دینی هرگز بن بست وجود ندارد و هر آسیبی نیز قابل ترمیم است.
***
راه کنترل این قیمتهای عجیب...
حسین راغفر، اقتصاددان و از چهره های نزدیک به جریان چپ در بخشی از یک مصاحبه با شماره یکشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی پیرامون وضعیت اقتصادی کشور به یک چالش اصلی اشاره کرده و گفته است:
"امروز ما در شرایط خاصی هستیم که لازم است دولت تصمیمات عاجل بگیرد راه حلهای کوتاه مدت ارائه کند. از جملــه این تصمیمــات کاهش قیمتهــاست که باید صورت بگیرد. این در حالی است که برخلاف وعدههایی که دولت برای کاهش قیمتها داده در همین دو ماه گذشته، افزایش قیمتها بیسابقه بوده است."
او همچنین تصریح می کند: واقعیت این است که در دوران برزخی انتقال دولت شاهد تحولات عجیبی در قیمتها هستیم. این مسائل اتفاقی نیست و بلکه با برنامهریزی صورت میگیرد. این در حالی است که از طرف نهادهای قضائی و امنیتی نیز هیچ واکنشی صورت نمیگیرد.[4]
*آقای راغفر به یک چالش اصلی اشاره کرده و آن افسارگسیختگی قیمتها در اقتصاد ایران است. رخدادی که از هیچ قاعده تورمی، بازاری، دلاری و تورمی پیروی نمی کند و به دلیل رعایت نکردن شأن حکومتی از سوی دولت قبل در نظارت بر قیمتها حادث شده است.
پر واضح است که اگر قوه قضائیه و دولت سیزدهم در دوران جدید نیز به این مقوله بی توجهی کنند، میزان آسیب بیشتر خواهد شد.
همانطور که راغفر هم بیان می کند، لجام گسیختگی قیمتها هنگامی که منشأ بازاری و تورمی و... نداشته باشد نیازمند تأملات حکومتی و ورود نهادهای امنیتی و قضایی است. و این یگانه راهیست که در کنار نظارت دولت بر قیمتها می تواند مردم را از شر گرانی بی قاعده فعلی رها کند.(دقت شود که برخی قیمتهای فعلی را طمع تعیین می کند نه بازار! و دندان طمع هم جز با ابزار قانون کشیده نمی شود!)
برخی محافل تحلیلی تأکید دارند که بی نظارت ماندن بازار و قیمتها موجبات ایجاد "فتنه اقتصادی" را فراهم خواهد کرد...
***
1_https://www.ilna.news/fa/tiny/news-1132192
2_http://sobhema.news/?p=17951
3_https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=48588
4_https://www.armanmeli.ir/fa/main/print/323182